خاطرات شمال...
ما چند روزپيش به اتفاق خاله حميده، عمو شاهين و كيان كوچولو رفته بوديم تنكابن، شهر زيبايي بود، هوا هم خيلي خوب بود. بنظرم به همگي ما خيلي خوش گذشت، بخصوص به بچه ها خيلي خيلي خوش گذشت چون تونستند يه دل سير با هم ديگه كنار دريا شن بازي كنن. مهتا جون عاشق آب بازيه، فكر ميكنم همه محدوديتهاي آپارتمان براي آب بازي كردن رو تلافي كرد. صدرا هم حسابي با كيان قلعه شني ساخت و تفنگ بازي كرد. بماند كه باباهاي عزيز هم حسابي ماهيگيري كردن. ما مامان باباها هم از اينكه بچه ها بهشون خوش گذشت حسابي لذت برديم. با آرزوي لحظات خوش براي همه ...
نویسنده :
بابا و مامان
12:07